1-آیا از جهان خواهیم آموخت؟

2-آیا با جهان همکاری خواهیم کرد؟

3-آیا رتبۀ حقیقی خود را در نظام بین الملل متوجه خواهیم شد ؟

4-آیا با کشورهای دیگر رقابت خواهیم کرد؟

5-آیا با استدلال تغیییر پیدا خواهیم کرد یا بحران؟

6-آیا ادبیاتِ خود را نسبت به جهان تغییرخواهیم داد؟

7-آیا تصویرِ جهان از کشور، برای ما اهمیت خواهد داشت؟

8-آیا اهتمام خواهیم کرد که همسایگان در کشور سرمایه گذاری کنند؟

9-آیا مزیتِ نسبی خود را در اقتصاد بین الملل مشخص خواهیم کرد؟

10-آیا تخصص در مدیریت را خواهیم پذیرفت؟

11-آیا خودخواهی را به ده درصد خواهیم رساند؟

12-آیا خوش قول خواهیم شد؟

13-آیا برای اندیشه های مختلف جا باز خواهیم کرد؟

14-آیا شفافیت را از آزادی رسانه ها شروع خواهیم کرد؟

15-آیا آداب انتقاد کردن از یکدیگر را خواهیم آموخت؟

16-آیا اهمیتِ همکاری با یکدیگر را تشخیص خواهیم داد؟

17-آیا جایگاهِ راستگویی در تداومِ دوستی ها را کشف خواهیم کرد ؟

18-آیا زندگی را جدی خواهیم گرفت؟

19-آیا کمتر حرف زدن ولی دقیق سخن گفتن برای ما مهم خواهد شد؟

20-آیا سیستمِ رقابت کردنِ منطقی را ایجاد خواهیم کرد؟

21-آیا میان کارآمدی و اعتماد رابطه ای وجود خواهد داشت ؟

22-آیا هر شهروندی قادرخواهد بود پتانسیل های خود را فعلیت بخشد؟

23-آیا برای حفاظت از محیط زیست سرمایه گذاری خواهیم کرد؟

24-آیا قابل اتکا بودن در داخل و خارج برای ما اهمیت خواهد یافت؟

25-آیا اینکه همه شهروندان پس انداز داشته باشند مهم خواهد شد؟

26-آیا قرارداد اجتماعی شکل خواهیم داد؟

27-آیا ثبات اقتصادی ضرورت پیدا خواهد کرد؟

28-آیا سیستم مدیریتی غیرسلیقه ای برپا خواهیم کرد؟

29-آیا به فکر کشوردربیست و پنج سال آینده خواهیم بود؟

30-آیا معلوم است چه مسائلی برای ما اهمیت دارند؟

15 فکر در مورد “ سی سوال پیش روی آینده

  1. حسین گفت:

    ۱-آیا از جهان خواهیم آموخت؟

    ۲-آیا با جهان همکاری خواهیم کرد؟

    ۳-آیا رتبۀ حقیقی خود را در نظام بین الملل متوجه خواهیم شد ؟

    ۴-آیا با کشورهای دیگر رقابت خواهیم کرد؟

    ۵-آیا با استدلال تغیییر پیدا خواهیم کرد یا بحران؟

    ۶-آیا ادبیاتِ خود را نسبت به جهان تغییرخواهیم داد؟

  2. اولدوز گفت:

    مرسی از استاد؛ گفته‌ها و نوشته‌هایشان را با چشم و گوش دل میخوانم…

    اما استاد سوالات بسیاری هست؛ سوالاتی که جرات پرسیدنش را نداریم و میدانید و میدانیم…

  3. سعید گفت:

    خیییییییییییییییییییییییر

  4. سعید صمیمی نژاد گفت:

    پاسخ به سی سوال سلام اولا منظور از جهان کیستند ؟ همان اندک کشورهای سلطه گر زور گو و استعمارگر ؟ ثانیا این اصلاحات مورد سوال مربوط به دنیای بره هاست ، در جهانی که شهریارانش را گرگها میگمارند ، توده مردمانش تابع احمقها هستند ثالثا اینجای کار را صحنه گردانهای جهان نخوانده بودند که ساخته دست خویش طاعون قرن خواهد شد و مکر خداوند نمایان شد و…

  5. رضا گفت:

    ۳۱– آیا سریع القلم خود را از این خودالزامی و محدودیت سی موردی مطالبش رها خواهد کرد ؟

  6. اردشیر ساعدی گفت:

    پاسخ سوالات به ترتیب شماره

    ۱- به مقدار کمی اتفاقی و جسته گریخته آنهم ناقص چیزهایی، خودش را تحمیل می کند یاد می گیریم. در کل بدنبال یادگیری نیستیم 

     ۲- مگر بدون همکاری چه شد؟ همکاری جهانی یعنی چی؟ در چه حوزه ای همکاری کنیم؟ به علاوه معدود مواردی که همکاری داشتیم چه حاصل شد در مواردی که دست همکاری دراز کردیم چه کسی آن را فشرد؟ 

    ۳-رتبه حقیقی ما همین جا است که هست. هم اهمیت آن در جهان روشن است هم ضعف ها و نارسایی های آن. رتبه بندی های رایج جهانی اکثرا مسئله دار هستند می دانیم کارمندان سازمان های جهانی جقدر تنبل و بی سواد و سودجو و تحت دستور کار سیاسی سازمان خودشان هستند نمونه آن سازمان ملل متحد که الحق هیچ کارنامه ای نداشته و یونیسف و یونسکو و … فقط حق ماموریت را می شمارند. سوال شما این پیش فرض را دارد که ما رتبه بهتر یا خاصی داریم چرا؟

     ۴-رقابت در جی؟ ما مفهوم رقابت را در رانت جویی داخلی متوجه شده ایم لذا هر فرد rational دلیلی نمی بیند با برون از مرزها رقابت کند. برای حفظ منافع برون مرزها در داخل رقابت می کنند.‌

    ۵- در تاریخ بشر که شما قطعا اشراف دارید هیچ تعادلی با استدلال تغییر نکرده یا بحران و جنگ و شکست و هزینه تغییرات اعمال یا رخ داده است.‌

    ۶- ما با همسایه دیوار به دیوار منزلمان چطور صحبت می کنیم؟ همان هم با جهان امتداد خواهد یافت مسئله این است که دو دسته گفتار داریم گفتار مرعوب گفتار تهاجمی حد وسط من ندیدم.

    ۷- اگر مردم کاری کردند که در تایلند یعنی مرکز عیش و عشرت و افراد ماجراجو، مردان ایرانی ها از همه بدنام تر شدند مشخص می شود که موضوع حکومتی نیست.

     ۸- خیر ما در آنجا آپارتمان خواهیم خرید 

    ۹-امزیتِ نسبی نداریم. مزیت نسبی و مطلق ملت با سواد و کوشا با فرهنگ است مابقی را می توان از دنیا قرض کرد.

     ۱۰ – تا زمانی که تخصص در رانت جویی کار پیش می برد مابقی تخصص ها زینت هستند برای چانه زنی و لابی 

    ۱۱- خودخواهی دست افراد نیست با تربیت و تا پنج شش سالگی در فرد نهادینه می شود . پس حلقه معیوب ادامه دارد والدین خودخواه کودک خودخواه 

    ۱۲-….

    ۱۳- ما اندیشه نداریم. اندیشمندان کشور دانشگاهیان به مراتب جزم اندیش تر و دیکتاتور تر هستند. در سطح اتاق دانشکده کوچک اندیش هستند. 

    ۱۴- رسانه همیشه در دست قدرت بوده.  شفافیت نسبی است به نسبت امروز چیزی یر مردمان پنهان نمی ماند 

    ۱۵- نقد باید تند و گزنده و روشن باشد نقد آرام در فرهنگ ما نشانه ضعف و زبان کوتاه فرض می شود  ما انگلیسی نیستیم که 

    ۱۶-اگر هدفی نیست همکاری در چی؟ این اقدامی پسینی است که هزاران پیش شرط ندارد. 

    ۱۷- در فرهنگ کوتاه مدت و عدم قطعیت هیچ سرمایه گذاری درازمدت منطقی نیست حتی دوستی لذا تا وقتی با دروغ می توان منتفع شد چرا راستگویی که موجبات طرد و خسران است 

    ۱۸-

    ۱۹- 

    استاد گرامی بقیه هم به سیاق بالا 

    همه وارد است و تنبیه و تنذیر دقیقی است ولی این ها برونزا هستند و اگاهانه یا درونزا و غیر قابل کنترل 

     

    ارادت 

  7. رحمانی گفت:

    سلام و عرض ادب 

    یکی از سئولات مهم و اساسی سئوال پنج می باشد 

    به نظر من تغییرات ، با بحران انجام خواهد شد نه با استدلال 

    دنیای پسا کرونا با تغییر و تحولات عجیبی همراه خواهد بود که عموما از طریق بحران آفرینی بدست خواهد آمد 

  8. علی گفت:

    من بعنوان کارگر حفاری نفت به هجده سوال از این سی سوال همواره فکر میکنم و جز به جواب منفی حاکمان در عمل چیزی نمی یابم و میبینم که حاکمان و دولت مردان ما جز به فرصت سوزاندن در عرصه بین المللی کاری نمیکنند زیرا که شناختی از دنیای پیرامون ندارند…

    صرفا جهت اطلاع در خط میدان نفتی فروزان در خلیج فارس ما یک دکل حفاری مشغول حفاری هستیم ولی در پنج کیلومتری ما عربستان فقط روی خط مرزی سی و دو دکل مستقر کرده…

    و مردان ما سر در گریبان و زنان ما سر اندر زباله دان برای جستن لقمه ای نان…

  9. امیر گفت:

    با درود خدمت شما استاد بزرگوار .

    بنظر من این سوالات دغدغه هر روزه افراد نواندیش و دگر اندیش هستش اما باتوجه به  ایدئولوژیک بودن سیستم سیاسی و حاکمیتی که میل و تحمیل به ایستایی میکند  و کم تعداد بودن دگراندشان نسبت به اکثریت گرفتار در روزمرگی  و مقلد ، راه درازی تا پاسخ مثبت دادن به سوالات مطرح شده شما وجود دارد . 

  10. علی رضا گفت:

    داداش صد من حرف چو نیم کردار نیست فقط کافیه یکی از اونارو محکم عمل کنیم تمامه

  11. علیرضا رنجبر بافقی گفت:

    درود
    بسیار
    منتظر دیدگاهای تازه هستم
    از طریق اینستا گرامم منتشر کردم

  12. محسن گفت:

    چقدر از انجام این سوالها در توان مردم عادی هست؟ من به نوبه خودم میخوام ولی نمیدانم چطور میتوانم؟ و اینکه ایا من اصلا میتوانم؟ چه مقدار از این سوالها به حکومت و سیستم اجرایی مرتبط هست؟ چه مقدار در اختیار مرد؟

  13. هادی گفت:

    باسلام، همه این سئوالات درگرو ی پاسخ به یک سئوال است؟  ایا عزم و اراده ای وجود دارد برای تغییر؟ اگر جواب مثبت باشد، بلی. واگر جواب منفی باشد خیر، مشاهدات من موید این است که در جامعه ما هنوز این اراده وعزم وجود ندارد، البته در این صد سال گذشته امیال وخواسته ها ی یک فر د، موجب تغییر شده البته در همان جهتی که ان فرد اراده وعزمش تعلق گرفته وعموم جامعه در مقا بل فردکرنش کرده وتعدادمعدودی که تسلیم نشده اند، از میان برداشته شده اند وچون عزم واراده عمومی برای تغییرشکل نگرفته، به امروز رسیدهایم 

  14. محمدرضا ف گفت:

    پاسخ هر سی سوال “خیر” است. تکلیف ما نه با خودمان نه با جهان اطراف‌مان روشن نیست!

  15. محمد گفت:

    تا زمانی که اقتصاد مان دولتی است و شما از خودتان انتقاد نکنید و از خودتان اصلاحات را شروع نکنید درست نمی شود. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *