چندی پیش، دولت زلاندنو رسماً اعلام کرد که دیگر شاخص اصلی پیشرفت کشور را بر اساس تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه ­گیری نخواهد کرد. به­ جای آن، شاخص واقعی پیشرفت (GPI) یا Genuine Progress Index را مبنا قرار خواهد داد. این تصمیم دولت زلاندنو با توجه به تحولات بین­ المللی اتخاذ شده است. طی سه دهه­ ی اخیر ورود چین، هند و برزیل به فرایندهای تولید و خدمات، اقتصاد کشورهای غربی را دچار بحران­ های جدی کرده است. عده ­ای معتقدند که اقتصاد بین­ الملل به واسطه­ ی جنگ تجاری و تعرفه میان آمریکا و چین وارد دوره ­ی «جهانی زدایی» (Deglobalization) شده است. جنگ تعرفه ­ها صرفاً برآمده از دولت ترامپ نیست بلکه اجماعی در دستگاه هیأت حاکمه آمریکا اعم از مؤسسات تحقیقاتی، نهادهای امنیتی و کنگره این کشور است. طی گزارشی از سوی شورای روابط خارجی آمریکا تحت عنوان (Innovation and National Security: Keeping Our Edge) موضوع تعرفه نوعی ضرورت به صورت تلویحی برای مقابله با رشد سریع و همگانی چین مطرح شده است. چین با آرامش و بدون سروصدا و تبلیغ به ­ویژه در هوش مصنوعی، IT و 5G، پیشرفت­های منحصربه ­فردی بدست آورده است. اروپا به­ جز چند کشور در شمال قاره، عموماً سیاست حفظ وضع موجود را پیش گرفته است. ژاپن از اقتصاد دوم جهان به سوم و با رشد هند احتمالاً در جایگاه پایین­تر قرار خواهد گرفت. یک دهه­ ی آینده جهان بدون توجه به احزاب سیاسی و ماهیت فکری سیاست مداران، دهه­ ی پرتنش سیاسی و اقتصادی میان شرق و غرب و مدارهای اقتصاد جهانی خواهد بود. آمریکا بدون توجه به اینکه چه جریانی در کاخ سفید حاکم باشد، سیاست تهاجمی نسبت به رقبای اقتصادی خود پیش خواهد گرفت.

اما آنچه سیاست دولت زلاندنو را اهمیت می­بخشد، رشد نابرابری ها، اختلاف عمیق در درآمدها و فاصله طبقاتی جدی در اقتصاد کشورهای غربی است. در حالی­که طی دو دهه گذشته، 400 میلیون نفر به طبقه­ ی متوسط چین و هند اضافه شده است، در آمریکا حدود 25 درصد از جایگاه طبقۀ متوسط کاسته شده و تشکیلات عظیم و قدرتمند شرکت­ های IT در انباشته­ شدن ثروت و پس­ انداز خود در حوزه سیاست­گذاری و قانون­گذاری نقش تعیین­ کننده ­ای ایفا کرده ­اند. واکنش حوزه سیاست در مبارزات انتخاباتی از طرف نامزدهای دموکرات، افزایش مالیات و توزیع عادلانه ثروت بوده است.

تولید ناخالص داخلی در سطح جهانی به طور شگفت­ انگیزی در دورۀ جهانی شدن افزایش پیدا کرده است. اما این سطح تولید و ثروت به علت ناتوانی نهادهای قانون­گذاری موفق به توزیع عادلانه نبوده است. هم اکنون در 19 کشور، تظاهراتِ گسترده و اعتراضات فراگیر نسبت به سیاست ­های اقتصادی و تبعیض اجتماعی و مدنی در جریان است. در کشورهایی که نهاد دولت و حاکمیت فراتر از کارتل­ ها، منافع خاص و لابی­ های مؤثر ایستاده ­اند این اعتراض­ ها و تظاهرات یا وجود ندارد و یا در حداقل خود است. به عنوان مثال، در آلمان عموماً هر تصمیمی تحت تأثیر این دو سؤال است:

  1. آیا این تصمیم را اکثریت مردم تأیید می کنند؟
  2. آیا این تصمیم به نفع اکثریت مردم آلمان است یا خیر؟

دولت زلاندنو با پذیرش GPI در پی این هدف است که: هر فردی که شهروند زلاندنو است باید طبق قانون از تمامی شاخص­ های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی برخوردار باشد. GPI تحقق این امر را وظیفه دولت می­داند. حمایت از بخش خصوصی، صادرات، سرمایه­ گذاری خارجی، تخفیف مالیاتی و عموم مسایل مربوط به سیاست­ گذاری اقتصادی تحت­ الشعاع تأمین نیازها و منافع تک تک شهروندان، آینده آنها بر اساس قانون­ گذاری و نظارت سیاست­های توزیعی و دسترسی به امکانات است.

شاید بتوان این­گونه نتیجه گرفت که دولت و حاکمیت زلاندنو قبل از آنکه در معرضِ مشکلات اجتماعی و اقتصادی قرار گیرد، خود تصمیم به تغییر استراتژی و رهیافت گرفت تا پیشگیری کند. از این­رو، فهم روندهای داخلی و بین­ المللی را مدنظر قرار داد. تبعیض و بی­ عدالتی یک پدیده­ ی جهانی شده است و شبکه ­های اجتماعی، اهرم قدرتمندی در اختیارِ عامۀ مردم قرار داده تا اعتراض خود را سازماندهی کنند. طی دهه­ های 1870-1830، نظام سرمایه­ داری در برابر چالش­هایِ جدی نیروی کار قرار گرفت. هم اکنون نیز، دولت­ها به شرکت­ها و بخش خصوصی فشار می ­آورند تا مسئولیتِ اجتماعی خود را بپذیرند تا در سایۀ ثباتِ مدنی و سیاسی بتوانند کار خود را ادامه دهند (Corporate Social Responsibility). جلوگیری از تبعیض، توزیع ثروت/ امکانات و پذیرفتن مسئولیت اشتباهات، کلیدی ­ترین ابعاد حکمرانی نوین شده ­اند.

4 فکر در مورد “ شاخصِ واقعی پیشرفت چیست؟

  1. امیر گفت:

    با سلام و عرض احترام

    از خواندن این مطلب نکته ای به ظاهر پنهان در رابطه با آینده ایران و رویکرد گذار که به نظر در دستور کار جریانی از قدرت در ایران قرار گرفته است به ذهن متبادر می شود و آن اینست که در فرآیند سخت گذار که با تصمیمات ناگهانی و خلق الساعه که باعث ایجاد اعتراضات  و ناامنی در کشور و در نهایت آماده سازی فضا برای عبور از جریانات ایدئولوژیک می شود ، در چنین فضایی قطعا اقشار ضعیف و آسیب پذیر جامعه قربانی این رویکرد خواهند شد و سرمایه داری دولتی جدید باعث به وجود آمدن الیگارشی ثروت می شود.

    در خوش بینانه ترین حالت ممکن حتی اگر گذار در ایران با موفقیت همراه شود به توسعه پایدار ختم نمی شود و طبقه فرودست جامعه در آینده تبدیل به کانون اصلی اتفاقات وحشتناک و بحرانی کشور می شود.  

  2. محمد حسین گفت:

    با سلام و احترام، 

    لطفا شاخص GPI را با نظر به رای منتقدین آن هم تحلیل نمائید. چرا که بعضی معتقدند نقایص اجتناب ناپذیری دارد و صرف تصمیم نیوزلند به استقرار این ایندکس حتما منتج به تسریع پیشرفت نخواهد شد.

    https://www.forbes.com/sites/timworstall/2014/06/05/the-problems-with-using-gpi-rather-than-gdp/#7e08e0d052a5

  3. الیاس محمودی گفت:

    با درود خدمت دکتر سریع القلم عزیز، به نظرم یکی از بهترین مطالبی که در طول این چند مدت از شما خواندم، همین مطلب بود. پروژه جهانی سازی توسط گروههای خاص در دنیا عملاً به بن بست رسیده و دوران جهانی سازی را به جای جهانی شدن جا زدن ، سر آمده است. کسانی که ترامپ را متهم به منزوی کردن ایالات متحده می کردند ، ببینند که دنیا به کدام سمت میرود. مدافعان پشت پرده‌ی جمهوری ها، به بن بست رسیده اند ، اساساً دنیا به سمت دیگری در حال حرکت است، امروز یکی از بهترین روزهای زندگی من است که این مطلب کلیدی را از دکتر سریع القلم عزیز خواندم که با احترام به ایشان، نوعی اعتراف به تغییر جهت سیاستهای گروه های خاص در دنیا بود، منتظر تغییرات اساسی در خاورمیانه و جهان باشیم. سپاس

  4. بهنام امین گفت:

    سلام استاد محترم

    بهنام امین رستمکلائی دکتری اقتصاد بین الملل و اقتصاد ریاضی از دانشگاه علامه طباطبائی هستم. در ابتدا باید عرض کنم که بسیار از مطالب علمی جنابعالی لذت میبرم و بسیار از جنابعالی یاد میگیرم. استاد بنده هستید. این مطلب هم بسیار جالب و جذاب بود. تنها نکته ای که دارم همانطوری که در مطالب آقای دکتر پل کروگمن ( برنده جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۰۸) آمده که البته خود و اقتصاد دان دیگر را که از جهانی سازی حمایت کرده اند تاحدودی شماتت کرده است این است که واقعا در سال هایی هایپر جهانی سازی اتفاق افتاده است واقعا باعث بالا رفتن دستمزد نیروی کار ماهر نسبت به غیر ماهر له خاطر زنجیره تولید کالا ها شده است و در آمریکا باعث نابرابری بیشتر درآمد شده است هر چند آقای ترامپ و …. نباید فراموش کنند که پیشرفت و رشد اقتصادی جهان به علت مزیت نسبی و و تجارت آزاد بوده که نباید به خاطر هایپر جهانی سازی مورد لطمه قرار گیرد که ممکن است در نهایت رشد اقتصادی جهان را با مشکل مواجه کند. 

    به هر حال به نظر بنده جهانی سازی و تجارت آزاد نه هایپر جهانی سازی به همراه تاحدودی توزیع ثروت و ایجاد شرایط رشد برابر برای همگان و مسئولیت پذیری همانطوری که فرمودید اهمیت فراوانی در این دوره اخیر دارد.

    با احترام و تشکر فرآوان

    امین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *