برای آنکه یک کشور روابط خارجی داشته باشد، ابتدا باید استراتژی سیاست خارجی طراحی کند. روابط خارجی ما نیز مانند اقتصاد، در حالت رکود است زیراکه سیاست خارجی فعلی با فرمول‌های 25 سال پیش عمل می کند. ابتدا باید به روز شد تا بتوان روابط خارجی داشت. روابط ما با اروپا و ژاپن در وضعیت Standby است. به جز شامات و عمان، تقریباً روابط ما با کل جهان عرب، قطع است. آسیای مرکزی و قفقاز باب احتیاط را با ما پیش گرفته اند. پاکستان خیلی با ما کاری ندارد. معلوم نیست با ترکیه در سیاست‌ گذاری بتوان به ثبات رسید. آسیایی ها هم در این شرایط اضطراری، در پی روابط پایاپای اقتصادی و افزایش کارمزد هستند.

پر واضح است ما دارای استراتژی امنیت ملی هستیم. در عمارت حکمرانی، امنیت ملی حکم فونداسیون را دارد ولی آیا نباید به فکر ساخت چند طبقه در این عمارت برای سکونت، آرامش و رشد باشیم؟ اینجاست که به استراتژی توأمان سیاست خارجی و توسعه اقتصادی نیاز داریم. در شرایط فعلی، سیاست خارجی ما همان امنیت ملی ما شده است. آخرین باری که یک گزارش یا سخنرانی که یکجا کلیّت روابط خارجی ما در منطقه و جهان را توضیح دهد چه موقع بود؟

 

سیاست خارجی فعلی ما در دو موضوع خلاصه می شود:

 

1-تکذیب روزانه آنچه دیگران ما را بدان محکوم می‌کنند؛

 

2-اتخاذ یک حالت تدافعی نسبت به نیات و اهداف کشور.

 

این راهبرد ما را به تعامل سازنده و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی هدایت نمی‌کند. نظام بین‌الملل فعلی اولاً ماهیت تجاری، اقتصادی و تولیدی دارد و ثانیاً پر از فرصت است. دولت‌ها و بنگاه‌ها برای سرمایه‌گذاری در کشورهایی که ثبات در سیاست خارجی، سیاست‌ گذاری‌ها و نظام اداری نداشته باشند، ریسک نمی‌کنند. در سال گذشته میلادی، 1.625 تریلیون دلار درجهان سرمایه گذاری شده است که 73 درصد آن در کشورهای G20 بود. نکته حائز اهمیت اینست که تنها 4 درصد از این سرمایه‌گذاری در سطح جهان در صنایع استخراجی مانند نفت، گاز و فلزات بوده است. عمدۀ سرمایه گذاری در IT، ارتباطات، خدمات و ساختار عمرانی بوده است. کشوری مانند سنگاپور که از شهر تهران کوچک تر است به تنهایی 65 میلیارد دلار، سرمایه خارجی جذب کرده است. ظاهراً آمار دقیقی از میزان سرمایه‌گذاری خارجی در ایران در سال 2016 موجود نیست اما آمار 2015 عددی در حدود 874 میلیون دلار را نشان می دهد.

با توجه به حساسیت‌های تاریخی و سیاسی، بهترین شرکای تجاری، اقتصادی و سرمایه‌ای برای ما، کشورهای غرب اروپا و ژاپن هستند زیرا که توان سیاسی و نظامی آن‌ها بسیار محدود است. اما برای اینکه این امر تحقق پیدا کند، بنظر می‌رسد کشور نیاز به فاصله گرفتن از کانون مدارهای حساسیت‌ آمریکا را دارد. در داخل کانون مدارهای حساسیت آمریکا بودن، کشور را در سطح حفظ امنیت ملی نگه می‌دارد؛ وضعیتی که بسیاری از کشورهای منطقه را خوشحال می‌کند زیرا فرصت پرداختن به اقتصاد ملی، تعامل سازنده و افزایش ثروت ملی را از ما می‌گیرد. بدون سرمایه و امکانات، فرهنگ و تمدن نیز رو به افول می روند. آحاد جامعه هم مجبور می‌شوند در حد بقا زندگی کنند.

یکی از نارسایی‌های جدی در راهرو‌های قدرت، کم بودن فوق العادۀ "متخصصین اقتصاد بین‌الملل" است؛ کسانی که پیچیدگی‌های مالی، تولیدی، بانکی، سرمایه‌گذاری و حتی تا اندازه‌ای سیاسی و حقوقی مسائل اقتصاد بین‌المللی را دقیق بدانند. فقدان این‌گونه افراد در سیاست گذاری باعث می‌شود دیالوگ‌ها در حد سیاست و امنیت متوقف شود و ما نتوانیم امنیت، اقتصاد و سیاست را همزمان و به صورت یک مجموعه حکمرانی (Synoptic) ببینیم.

آنقدر این نظام بین‌الملل متنوع و متکثر شده است که نیازی نداریم خود را به لحاظ سیاسی و امنیتی به قدرتهای بزرگ قفل کنیم. اتفاقاً با توجه به حساسیت‌ها، نظام بین‌الملل فعلی بهترین ساختار را برای رشد و توسعه اقتصادی کشور عرضه می‌کند. چهارپنجم دستگاه دیپلماسی کشور را باید متخصصین مالی، بانکی، سرمایه‌گذاری و اقتصادِ بین‌الملل دربر گیرد. سیاست خارجی مانند غلطک آسفالت کاری است تا بعد از اینکه سطح زمین هموار شد، آسفالت (اقتصاد) ریخته شود. سیاست خارجی مبتنی بر لحن تدافعی و گفتار درمانی ره به جایی نمی‌برد.

 

عمارت حکمرانی

 

طبقه دوم: اقتصاد بین‌الملل

طبقه اول: اقتصاد ملی (و سیاست خارجی که صرفا تسهیل می‌کند)

فونداسیون: امنیت ملی

 

حکمرانی نوین مقرر می‌کند که رشد اقتصادی یک کشور به اقتصاد بین‌الملل که در آن صدها کشور و هزاران شرکت حضور دارند قفل شود تا منافع دیگران به سرمایه گذاری گره بخورد. این قفل شدن باعث می‌شود تا دولت‌ها در نوع تعامل سیاسی و امنیتی با یکدیگر، ملاحظات چشم گیری داشته باشند. سیاسیونِ جامعه ما، اقتصاد بین‌الملل را در قالب کشورها می‌بینند در حالی که یک بنگاه آلمانی مستقر در هامبورگ ممکن است از 50 کشور و ملیت صاحب سهام داشته باشد. نگاه ما به پیچیدگی‌های جهانی بسیار قدیمی است. جایی باید بزرگ بنویسیم: مهم‌ترین هدف مخالفین ایران، نگه داشتن کشور در فقر و انزواست. روش این کار نیز جلوگیری از فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری است. در جایی دیگر نیز بزرگ بنویسیم: حکمرانی باید امنیت و اقتصاد را با هم ببیند و نه در دو ریل مستقل از هم. برای اینکه این راهبرد تحقق پیدا کند باید ذهن‌های خود را Format کنیم.

نوشته های مرتبط

13 فکر در مورد “ آیا سیاست خارجی ما موفق است؟

  1. عارف گفت:

    باسلام

    بسیار عالی فرمودید جناب دکتر.انرژی وتایم زیادی از وزارت خارجه صرف دفاع از حملات روانی وسیاسی بسیاری از کشورهای تازه بدوران رسیده مثل عربستان می‌شود.آنهم فقط جهت به انزوا کشیدن کشورمان.تاحدودی هم که نه عملا موفق عمل کرده.

    عارف علیزاده

  2. آرش گفت:

    با سلام

    پیشنهاد میشود که استاد گرامی به موضوع مهم فساد اقتصادی که پرورش دهنده فساد سیاسی میباشد نیز بپردازند.

    در لین راستا گزارش بسیار بسیار مهمی برای استاد به آدرس ایمیل های ذکر شده در وب سایت ایشان ارسال گردیده است.

    با نشکر فراوان

  3. ا. موحد گفت:

    با سلام و تشکر از جناب دکتر سریع القلم

    مسکل ایران و ایرانی همان است که جنابعالی بدرستی اشاره فرمودید

    فوندانیسون سیاست خارجی امنیت ملی است و با اجازه از حصورتان بنظرم در سایر حوزه های ملی نظیر اقتصاد ، فرهنگ ، سیاست داخلی و … فوندانسیون مترادف با «منافع ملی » است که متاسفانه حلقه گمشده جامعه ماست ، تا زمانی که منافع ملی بعنوان سیاست راهبردی مدنظر نخبگان جامعه و تصمیم گیرندگان قرار نگیرد تغییر محسوس و معناداری در بهبود شرایط بوجود نخواهد آمد.

    همانگونه که سایر کشورهای -توسعه یافته یا در حال توسعه نظیر مالزی – در چارچوب منافع ملی تصمیمات کلان و اساسی گرفتند و کشورشان را به جیگاه امروزی رساندند

    فکر میکنم در کشور افغانستان (بدون قصد اهانت به آنها) هم اکنون تصمیم گیرندگان بر اساس منافع ملی حرکت میکنند – فارغ از مسائل تروریستی ، طالبان و.. – و افق کشور افغانستان در صورت حل و فصل بحران امنیتی روشن و امیدوارکننده است.

  4. رضا گفت:

    سلام ، ما هنوز توی اقتدارگرایی خودمون موندیم و مسئولین فقط به فکر حذف همدیگه و دوشیدن مردم هستند … وقتی برای این حرف ها نداریم … ( ارجاع به کتاب : اقتدارگرایی ایرانی در عصر قاجار )

  5. سید کمال آزادمنش گفت:

    سلام . ضمن تشکر از ارایه مطالب مفید و قابل تامل در خصوص چالش های سرزمین پاک و رنجور ایران، پیشنهاد می کنم چنانچه جناب استاد و دوستان عزیز همکاری کنند بنیادی برای عملیاتی کردن موارد مد نظر تشکیل گردد تا در قالب یک تشکل حرفه ای اثر بخشی لازم را در قالب تئوری و عمل داشته باشد. هر چند بیان موضوعات بسیار مهم است و ارام ، آرام اثر خود را می گذارد ولی اگر مسیر خود را طی نکند و به کارآمدی و اثربخشی در جامعه کمک نکند، غیر از حال خوشی که بعد از خواندن به ما می دهد و مدتی نیز با این ذهنیت زندگی کردن، در خیلی مواقع حالمان گرفته می شود و از بی عملی سر خورده می شویم. مثلا من دیروز شنیدم قرار است فدراسیون یا کنفدراسیون تشکل های کار آفرینی از سوی بخش خصوصی شکل بگیرد تا به صورت ملی و فرا ملی عمل کند . امر مبارکی است. قطعا شما نیز تایید می کنید که تیم وزارت امور خارجه با همه مشکلات دستاورد هایی داشته است ولی زیر ضربات، تاجران کسب و کار مبارزه با آمریکا نمی تواند کمر راست کند و مجبور است در مواردی برای اینکه متهم نشود با دلواپسان هم زاد پنداری و هماهنگی کند . ضمن اینکه من با دوستم که می گوید ما در حد افغانستان و پاکستان هستیم موافق نیستم  واقعا ایران داری ظرفیت های بسیار بالایی است که باید از زیر یوغ افکار غیر کار آمد خارج شود و غبار از چهره خود بزداید و قامت راست کند و در منطقه بدرخشد بدون اینکه از درخشندگی دیگران بکاهد. من به وسع خودم می کوشم و از هر تلاشی برای رهایی حمایت می کنم و ناامید نیستم.

  6. علی اصالت گفت:

    با سلام و عرض ادب واحترام حضور استاد گرامی جناب أقای دکتر سریع القلم،با وجوداینکه همگان و منجمله بنده از دیدگاه های شما در خصوص سیاست های داخلی کم وبیش مطلع هستیم مع الوصف از آنجاییکه نظریات شمادر جامعه بویژه نزد اندیشمندان و دانش پژوهان  واینجانب نوعی مرجعیت ومقبولیت دارد لذاخواهشمنداست نقش وتاثیرسیاست های داخلی در ایجاد و شکل دهی "عمارت حکمرانی" موصوف در یادداشت "آیا سیاست خارجی ما موفق است" مورخ نهم مرداد ۱۳۹۶ راتبیین فرمایید.با آرزوی سلامتی وشادکامی برای شما 

  7. I (tm) a گفت:

    سلام، سپاسگذارم، بسیار روشنگر بود. 

    پیشنهاد: به نظرم ایجاد گروهی برای گفتگو بین عزیزان کانال استاد، برای تبادل نظرات مناسب است.

  8. سروش گفت:

    از هر کشوری باید به‌اندازه خودش و تواناییهایش انتظار داشت . ما خیلی که تلاش بکنیم‌در حد افغانستان و بنگلادش ، و اگر خیلی خوب تلاش کنیم ، در حد عراق و یا پاکستان میتوانیم بشویم . انتظار زیادی نباید داشت ، وزارت امور خارجه‌ تلاشش رو میکنه . اما از حد واقعیت که نمیتونه فراتر بره . نباید انتظار داشت که‌وزارت امور خارجه کشوری مثل ایران در ترکیه ، آذربایجان یونان و…. باشه که . درضمن به ژنهای برتر وپاک فعال در وزارت امور خارجه هم توجه داشته باشید .

  9. علیرضا سمساریلر گفت:

    سلام جناب سریع القلم. ممنون از مطلب مهم و کلیدی مطرح شده.

  10. کامران گفت:

    عالی و روشنگرانه مثل همیشه 

  11. سلیم گفت:

    سلام  ، از نوشته های زیبای شما بهره می برم ، .استدعا دارم ،چنانچه  امکان پذیر است کتابی در باره راه یافت های جدید  توسعه در کشورهای پیشرفته مانند آلمان وسنگاپور و یا کره وژاپن به ما  معرفی کنید . ضمنا کتاب جدید جنابعالی قرار بود در همین ماه به بازارکتاب  بیاید؟

  12. افسرده گفت:

    آقای دکتر

    سلام

    امیدوارم تا ۲۰ سال دیگر کماکان هر گاه و بیگاه آمال و آرزوهای محقق نشدنی تان را در کانال های مجازی و وبسایت ها بخوانم.

    آقای دکتر از این معادلات هیچگاه به جواب و نتیجه ای ولو قابل قبول نخواهیم رسید. 

    در سرزمین سوخته به دنبال میوه نباشید

    ارادتمندتان هستم

  13. علی گفت:

    استفاده از کلمه FORMAT به جای IMPROVE یکمی ترسناکه 

    شاید نشون میده نگاه ما به جهان و همه اتفاقاتشاز اساس غلطه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *