مهم ترین مشکل کشور چیست؟ :
به سه مورد زیر، توجه فرمایید:
.1 کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حدود 2 تریلیون دلار صندوق دخیره ارزی (خارج از بودجه جاری خود) دارند که در سال چند صد میلیارد دلار از طریق سرمایهگذاری در غرب و آسیا، برای این کشورها و نسلهای آتی آنها سود حاصل میکند؛
.2 منطقه سی لی کان ولی (Silicon Valley) که مهمترین منطقه فنآوری جهان در شمال کالیفرنیاست با جمعیتی معادل 6.828.617 نفر در ماه جاری، درآمد سرانه 63.288 دلار که جزء بالاترین در جهان است را رقم زد؛
.3 چینیها اخیراً موشک زمین به دریای 1100 کیلومتری (DF-21D) با هزینه 11 میلیون دلار با موفقیت آزمایش کردند.
معانی صریح و تلویحی این تحولات عظیم در سطح همسایههای ما و در مقیاس جهانی چیست؟ همه کشورها به فکر توسعه و افزایش توانمندی هستند حتی قطر با جمعیت 250 هزار نفری معادل یک محله تهران. اعراب جنوب خلیج فارس بهتدریج در حال خرید روزافزون سهام شرکتهای نفتی بزرگ جهان هستند و اگر ما در آینده بخواهیم بهمنظور دستیابی به فنآوری نفت و گاز، با شرکتهای بزرگ جهان همکاری کنیم چه بسا با دستور کار سیاسی همسایگان سهامدار خود نیز روبرو شویم. آیا میتوان عنصر فنآوری و تکنیک را از فرآیند تولید ثروت و قدرت نادیده گرفت؟ چینیها به دو دلیل وارد عرصه جهانی شدهاند: اول فروش کالا و خدمات و دسترسی به پول و ثروت و دوم همکاریهای مربوط به دستیابی فنآوری. از قدیم روسها و چینیها علاقه وافری به منطقه سیلیکانولی داشتهاند بهطوریکه آمریکا، این منطقه را از مناطق کلیدی امنیت ملی خود تلقی میکند.
آیا میتوان به جز افزایش توانمندیهای اقتصادی، تولیدی، مالی و فنآوری هدف دیگری برای یک کشور در این منظومه موجود جهانی تصور کرد؟ هر هدف سیاسی و هر افق فرهنگی که یک کشور برای خود درنظر بگیرد، تابع تولید امکانات و ثروت است. وقتی روزنامهها و رسانهها را مطالعه میکنیم، هر فردی، هر نهادی و هر جمعیتی، اشکالات کشور را از زاویه دید و منافع خود میبیند: یکی میگوید مهمترین مشکل، آلودگی هوای تهران است. دیگری اظهار میدارد بالا بودن تعداد سارقان و معتادان مسئله اصلی ماست.
باز دیگری تصور میکند که مسئله اصلی ما ایرانیان، تحولات عراق است. آن طرفتر، مطرح می شود هدف اصلی زندگی ما ایرانیان تغییر جهت و ماهیت نظام بین المللی است. همینطور مسایل دیگر: فساد، رانتخواری، فرسوده بودن ناوگان هوایی، بوروکراسی ناکارآمد، جادههای ناامن، بنزین ناسالم، لبنیات آلوده، بحران کمبود آب، تعداد پروندههای قضایی، نبود امکانات برای عامه مردم برای رسیدگی به بهداشت دندان، رسانههای ضعیف و عمدتاً تبلیغاتی و غیره.
آیا با وجود صدها مؤسسه تحقیقاتی و هزاران محقق در کشور، تا بحال "درخت مسائل و مشکلات کشور" را ترسیم کردهایم؟ آیا نباید تقدم و تأخر مشکلات را طراحی کنیم؟ اگر افزایش توانمندی را بهعنوان کلیدیترین هدف کشور بپذیریم، مشکلات و موانع تحقق چنین هدف کانونی کدام است؟ امروز چینی ها در بازارهای مالی آمریکا حضوری فعال دارند. امروز تحولات سیاسی خاورمیانه به سمتی میرود که سرنوشت جریانها و کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه و حتی پاکستان و افغانستان با امکانات مالی کشورهای عربی خلیج فارس تعیین خواهدشد. قدرت و تأثیرگذاری وزارت خزانهداری آمریکا امروز با وزارت دفاع آن کشور همطرازی میکند. در تحولات اخیر مربوط به اوکراین، ظرفیتهای فکری و سیاسی خانم مرکل صدراعظم آلمان نه تنها 6200 شرکت آلمانی بلکه مجموعه اتحادیه اروپا را در رابطه با تحریمهای روسیه، اقناع کرد. در جهان امروز، اقناع سیاسی و اقناع فرهنگی، به پشتوانه قدرت اقتصادی نیاز دارد.
در کشور ما، تعداد همایشها بسیار فراوان است. معمولاً، مسئولان در دو ـ سه ساعت اول حضور دارند. همایشها بعضاً دو روز و حتی سه روز برگزار میشوند. اگر بخاطر بیاوریم در اواخر دهه 60 و اوایل 70، تنها یک فصلنامه تخصصی در متون سیاسی و اقتصادی در کشور وجود داشت. اما امروز نزدیک به سیصد فصلنامه در این موضوعات در کشور تولید و منتشر میشود. علی رغم رشد کمی در اینگونه ادبیات و متون، آیا ما هرم علت و معلولی مشکلات کشور را توانستهایم طراحی کنیم؟
مشکل 1 و 2 و 3 کشور کدامند؟ طبعاً نمیتوان گفت کشور 245 مشکل دارد زیرا که مجموعه مشکلات در یک شبکه علت و معلولی معنا پیدا میکنند. نمیتوان در هر سخنرانی، مشکل یک کشور را تغییر داد و یا به تناسب مخاطبان، اولویتهای جامعه را تنظیم نمود. منطقی نخواهد بود که بعضی معلولها را مشکلات اصلی بدانیم و یا 20 اولویت مساوی داشته باشیم. کشورداری و حکمرانی مطلوب به یک نظام فهم دقیق مسایل، علتها و معلولها، هرم مشکلات و طراحی درخت اولویتها نیاز دارد. اتاق فکر بررسی ماتریس مسایل کشور کجاست؟ بخشی دیدن مسایل کشور، غرق شدن در حل و فصل مسایل یک سازمان و نادیدهگرفتن کل سیستم اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی ـ خارجی، ما را همچنان مشغول بحثهای بدیهی، کلی با حواشی فراوان کرده و خواهد کرد. اگر با نگاه سیستمی و منظومهوار به کل مسایل ایران ننگریم، نمیتوانیم مشکلات را و 1 و 2 و 3 کشور را تشخیص دهیم.
اگر مجموعه مشکلات کشور را یکجا ببینیم، بنظر میرسد کانون ماهوی این مسایل در ناکارآمدی است. از خرابشدن آسفالت یک هفته پس از تکمیل گرفته تا تأخیر پروازها، از نرخ دو رقمی تورم گرفته تا اول بودن ایران در فرار مغزها، از کشته شدن 22 هزار نفر در جادهها گرفته تا وضعیت دریاچه ارومیه و سایر تالاب ها و رودخانه ها از رتبه بسیار پایین فضای کسب و کار در ایران گرفته تا بیکاری 65 درصد از زنان تحصیلکرده، از سقوط مکرر هواپیماها گرفته تا تعداد محدود روز های هوای پاک در شهر ها. مجدداً تکرار میکنم: اتاق فکر بررسی ماتریس مسایل کشور کجاست؟ آیا ما در مدیریت کشور به تئوری سیستمها قائل هستیم؟ هر چند تمامی خلقت تابع تئوری سیستمهاست.
بر اساس همین منطق، اگر ریشه مشکلات را در ناکارآمدی بدانیم که صدها مصداق میتوانیم برای آن مطرح کنیم، پس باید بپرسیم علتالعلل ناکارآمدی ایران در کدام عنصر و عامل قابل جستجوست؟ علمی و منطقی است که در اتاق فکر کانونی کشور، پاسخهای متعددی به این سئوال داده شود. طی 26 سال گذشته، به یک پاسخ در رابطه با این سئوال، پایبندی علمی و استدلالی داشتهام: علتالعلل ناکارآمدی در ایران، فقدان ارتباطات بینالمللی است.
اگر ما در حد ترکیه با جهان ارتباط داشتیم، تخصص را گرامی میداشتیم و به یک نفر، بیش از ده حکم اجرایی نمیدادیم.
اگر ارتباطات جدی بینالمللی داشتیم، سریع آلودگی هوای تهران، ایمنی جادهها، ترافیک شهری، نظام اداری و دهها مورد را مجبور میشدیم حل و فصل کنیم.
اگر ارتباطات وسیع بینالمللی داشتیم، نمیتوانستیم نرخ دو رقمی تورم را برای دههها حفظ کنیم.
اگر بینالمللی بودیم، در دانشگاههای ما، از اساتید کره ای و ژاپنی گرفته تا محققان مصری و برزیلی حضور پیدا میکردند، تدریس میکردند، آموزش میدادند و میآموختند و افراد دانشگاهی در داخل کشور، خود را محک میزدند.
اگر بینالمللی بودیم، قبول نمیکردیم درصد قابل توجهی از مردم ایران از اتومبیل پراید استفاده کنند.
اگر بینالمللی عمل میکردیم، روبروی شاخص ارزی ایران در صرافیهای خارجی، معادل های بسیار ضعیف را نمیدیدیم.
منظور از بینالمللیشدن چیست؟ سه اصل است: رقابت، کیفیت و استاندارد. تصور نکنید که مقصود تعامل صرفاً با غرب است. یکی از بهترین مصادیق برای فهم بینالمللیشدن، کشور کره جنوبی است. هم پیشرفت خارقالعادهای کردهاند و بدون منابع طبیعی نزدیک به یک تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی دارند. هم زبان و فرهنگ و ادبیات خود را حفظ کردهاند و هم میتوانند با سیستمی رقابتی و جهانی که بپا کردهاند، همسایه شمالی خود را تهدید اقتصادی کنند. کره شمالی نگران بازشدن است چون تضادهای درونی آن برملا میشود و نظمی که ایجاد کردهاند را متزلزل میکند.
آیا من و شما میتوانیم سه نفر از مقامات کره جنوبی را نام ببریم. احتمالاً خیر. چون کره جنوبی سیستم است و نه فرد. اما همین که در جهان گفته میشد ونزوئلا یا لیبی، همه میدانستند نام کدام افراد را باید مطرح کنند. اول شرط توسعهیافتگی این است که همه بپذیرند، سیستمسازی مبنای تحول است و افراد صرفاً سیستم را مدیریت میکنند. مبانی پیشرفت و فرآیندهای تحول کیفی در حد عمومی و سهلالوصول شدهاند و مصادیق آن در آسیا و آمریکای لاتین پیدا میشود که میشود آنها را در گوگل جستجو کرد و نیازی به این همه جلسه، همایش، سخنرانی، میزگرد، صدها سایت و جدولهای نافرجام نیست. بنظر میرسد از اوایل سلطنت ناصرالدین شاه تاکنون در کشور ما بحث میشود که پیشرفت خوب است یا بد.
اعتقاد به کشور و آینده کشور و آینده مردم ایران باعث خواهد شد تا از مباحث نظری عبور کرده و به راهبردها و سیاستهای جهانشمول و محکخورده جهانی روی آوریم و مانع از بروز بحرانهای جدید شویم. اگر اینگونه تصمیمگیریها و چرخشها صورت نپذیرد، متأسفانه با قواعد علمی میتوان نتیجه گرفت ایران با یک فرآیند افول پایدار روبرو خواهدشد. مسئله ما ناکارآمدی است و راهحل آن بینالمللیشدن است. سیستم، ترتب، تخصص، کیفیت، رقابت و استاندارد منحصراً در سایه روابط گسترده بینالمللی قابل تحقق است. ملتی که ثروت دارد، میتواند فرهنگ و ارزشهای خود را نیز حفظ کند. ملتی که ثروت دارد میتواند استقلال و حاکمیت سیاسی خود را حفظ کند و حکومتی که تولید ثروت را برای عامه مردم خود تسهیل میکند به مهمترین منبع مشروعیتیابی سیاسی نیز دسترسی پیدا میکند.
در برابر هر آنچه گفته شد اما یک نقطه باقی ماند. در کشور ما بیش از صدها سایت و تنها در شهر تهران 37 روزنامه به اطلاعرسانی، تحلیل و تبلیغ مشغولند. در این آشفته بازار خبر و تحلیل و تبلیغ، فهم دقیق، علمی، سیستماتیک و منصفانه مسایل ایران کار سهلی نیست. در بسیاری از مواقع، مزاج، تعصب، احساس، حسادت، کینهتوزی، تحریف، بزرگنمایی، سیاهنمایی در خبر و تحلیل و تبلیغ و ترویج همه در هم مطرح میشوند. تمیز صواب از ناصواب بسیار مشکل است. تمیز تواضع از تزویر که بعضا با هم آمیخته می شوند، کار هر کسی نیست. بدون تردید هستند روزنامهها و سایتهایی که دغدغه کشور و مردم ایران را دارند و به جامعه معیار و آگاهی میدهند. در عین حال، خلأ تحلیل علمی، بیطرف، سیستموار و آیندهنگرانه مشاهده میشود.
در متدلوژی علوم انسانی، کارآمدترین و دقیقترین روش فهم یک پدیده، مقایسه آن با پدیدههای مشابه است. شاید برای دستیابی به یک تحلیل علمی، سیستماتیک، واقعبینانه و منصفانه از مسایل کشور، مقایسه آن با شاخصهای کشورهایی مانند ترکیه، امارات، کره جنوبی، سنگاپور، مالزی و اندونزی مناسبترین روش باشد.
منبع:عصر ایران
سلام علیکم
با تمام احترام که به شما و تفکرات شما قائل هستم با وچود سواد اقل خواستم خدمتتان عرض کنم ایران از لحاظ رشد مقالات نظری در بین کشورهای مطرح می باشد اما اکنون صحبت بر سر عمل است اقای دکتر وارد میدان عمل شود مطمئنا هم از سوی دانشچویانتان و هم از سوی افراد اگاه که دچار جمود فکری نیستند مورد حمایت خواهید بود.
سیستم نیازمند دانش است و دانش به آموزش و آموزش مستلزم یک سیستم
استاندارد و به روز می باشد
یک اقتصاددان می گوید
دانش گرانترین کالا در دنیای امروز است
با عرض سلام خدمت جناب دکتر و دوستانی که برای سایت ایشون زحمت می کشند
مطلب دقیق و علمی شما مرا یاد این نکته انداخت که اگر هر کشور را به مثابه یک خانواده در نظر بگیریم قطعا ورود و حضور میهمانان در آن خانواده موجب پویایی ، شادابی و رونق آن خانواده می شود .
چه بسا خانواده هایی که دچار مشکلات و آفت هایی شده اند و سعی می کنند جلوی مهمانان رعایت ادب و احترام را بکنند و حتی کم کم حضور میهمانان موجبات ایجاد فضای صلح و آرامش و پیشرفت در خانواده را فراهم می کند .
به همین علت در مسلک و مرام بزرگان و نیاکان ما میهمان نقش پررنگ و جایگاه والایی در زندگی داشته به طوری که گاه رفتن به میهمانی یا دعوت میهمان را همچون فرائض به جا آورده و آن را پاس می داشتند
ببخشید اگر زیاده گویی کردم
سپاس
درودم را پذیرا باش ای همه جان وتنم پارسی گفتی و بر دل نشست لیک افسوس که ما ملت معلم خلق شدیم و خود نشناختیم الف و با را دوستتان داریم تا همیشه
استاد فرمودند کلید اصلی پیشرفت ما و ریشه علت العلل این است که ابتدا بین المللی شویم..
باری برای رسیدن به این مهم فرمودند:اگر از مباحث نظری عبور کنیم…
دکتر و استاد گرامی مباحث نظری همانطور که فرمودید از دیرباز در این کشور ریشه داشته..
پرسش من این است چگونه می توان از این سلسله مباحث نظری گذر کرد…
کشورهای حاشیه خلیج فارس و کره جنوبی و…تکلیفشان مشخص است اما در ایران انواع نظریه ها هست که هر کدام خود را برتر و حاکم می داند…پس گذر از سلسله مراتب نظری نخستین گام است و این مهم به نگر من حل نخواهد شد مگر با حل این مسیله که در پرتو “آزادی” است..علاوه براین این مفهوم جهانی هم هست:”آزادی”
باری شما مهربان استاد گفتید دقیق ترین روش :مقایسه با پدیده های مشابه است..
این همان دغدغه ای که من گفتم هم هست؟
و آیا پدیده مشابه ایران هم وجود دارد؟اگر نباشد چه؟
با سپاس
با سلام خدمت شما
ظاهرا شما در یک کشوری زندگی می کنید که در پشت کوه قاف واقع شده است و به سردمداران آن چنین توصیه ای می کنید
البته کشور مشکلات فراوانی دارد مانند: رانت و فساد اداری و اختلاص های سنگین بانکی و خویشاوند سالاری و فرار مغزها و …
اما این کشور علاوه بر این مشکلات مشکل دیگری دارد که به نظر غربی ها اسلام ناب است اگر ما اسلام سعودی داشته باشیم به راحتی بین المللی هم می شیم کشوری که تنها سی و اندی از انقلابش می گذرد مقالاتی که در دنیا منتشر کرده ۱۲ برار سطح بین المللی است پیشرفت هایی نظیر تسلیحات دفاعی و موشکی
بیشرفت در تکنولوژی نانو فناوری در سطح دنیا بی نظیر است
با این همه تحریم های ظالمانه که از طرف دنیا به ما شده هر کشور دیگر رو به زانو در میآورد ولی این کشور با این همه تحریم های ظالمانه رو پای خود ایستاده
و این به جهت فکر سیاسی این انقلاب است که نمی خواهد وام دار آمریکا باشد اگر کره جنوبی را مثال میزنید درست است که آن ها از خود عرضه نشان دادند اما هیچ گاه تحریمی سراغشان نیامده چون رفیق آمریکا هستند اگر ژاپن را مثال می زنید با این که آمریکا دو شهر بزرگ این ها رو با بمب اتمن زده ولی این ها هر ساله در یک مکانی جمع می شوند و تمام. و مثل سیب زمینی با آمریکاها دوست هم هستند
در حالی که مشکل ما با سطح بین الملل سر دین است
شما نیمه خالی لیوان رو فقط می بینید کافی است با این همه کارشکنی هایی که به قول خودتون (بین المللی شدن) از طرف تیم مذاکره شده به خاطر چیه؟ به خاطر ترس این ها از مااست. چرا آمریکا به همه کشور ها حمله کرده جز ایران چون می ترسه
ایران دیگر اون کشور آفتابه ساز نیست
هر چی ما امتیاز بدیم این ها بدتر می کنند به نظر می رسه تیم مذاکره کننده داره وقتشو تلف می کنه چون دعوای ما با آمریکا هیچ گاه حل شدنی نیست چراکه ما با وجوداسرائیل مشکل داریم . با اساس سیاست های آمریکا مشکل داریم
البته ما هم می توانیم بین المللی باشیم اما چطور؟ یا باید با این ها دوست باشیم یعنی آمریکایی باشیم در نتیجه به آرمان های خودپشت کنیم که اینها هم دنبال همین هستند
یا با قدرت با تکیه بر نیرو و توان داخلی بر توان خودمان تمرکز کنیم.
درود
پرفسور من سخنان شما رادر چند ماهی که در استانبول بود لمس نموده ام . رقابت بین المللی تنها راه توسعه این کشور است در کام اول . چگونه سیستم تولید بکنیم؟ در صورتی که در این کشور مدیریت تفاوت ها جای ندارد !!. ماه باید اول فرهنگ مدیریت تفاوت ها را داشته باشیم. کر خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو …پرفسور نمی توانم سخن بگویم شجاعت سخن گفتن در نخبگان ما از بین رفته است !!! شجاعت برتر از علم است کام بعدی باید این فرهنگ که شجاعت برتر از علم است در نخبگان زنده شود و…
براهیم بهمنیاری کارشناس ارشد تاریخ عمومی گرایش اروپا از دانشگاه بهشتی
بهمنیاری
باسلام ودرود
مثل همیشه از تحلیل های واقع بینانه و اثربخش جناب استاد بهره بردیم موفق باشید
درود بر شما جناب دکتر
بنده ب سفارش یکی از دوستانم بخاندن نوشته های شما مشتاق شدم
متن مقاله تان بس زیبا و سنجیده بود
خداوند سایه بزرگانی همچون شما را از سر این مردم کم نکند
با عرض پوزش پیشنهادی دارم
از آنجایی ک جایگاه پژوهش در میان ما ایرانیان بس کم رنگ شده است و دانشجویانی ک میخاهند بیاموزند تا نیک را از پلید تمیز دهند نیازمند کمک و تشویق بزرگانی چون شما هستند و در این میان سخنان خردمندانه شما بی گمان تاثیرگذار خاهد بود
و از آنجایی ک شخص بزرگی همچون شما نیازمند بدست آوردن سرمایه ای از راه چاپ و فروش نگاشته هایش ندارد بهتر آن است همچون پدران خود مانند فردوسی بزرگ برای وطن بنگارد و نهال خرد بنشاند تا شاید جوانان خام و تشنه دانش ما ک امروز بخاندن نگاشته های پر از سم بیگانگان ک در اطراف و اکنافشان بی هیچ زحمت و سرمایه ای پراکنده است بزرگانی پخته چون پدران خود شوند
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
با سپاس فراوان
عموم نوشتههاومقالات استاد آموزنده واندیشه سازواندیشه پرور است.ممنون
با سلام. لطفا از دکتر بخواهید مطلبی تخصصی در باب مطبوعات و رسانه ها در جهان و مقایسه با ایران بنویسند و منتشر کنید. به خصوص رسانه های سیاسی. با تشکر.
درود بر شرفت استاد، کلام شما را باید به صورت منشور درآورد.. به نظرم یکی از مشکلات اساسی اکثریت مسولان در ایران این است که خود را مقدس و غیر قابل نقد می بینند و همواره وضع موجود را بر وضع مطلوب ترجیح می دهند.
درود بر استاد
ضمن اینکه نگران وضعیت بهم ریخته و بی سرو سامان کشورم شدم حسرت کشورای همسایه رو هم میخورم تا الان باورم این بود که حکام کشورای عربی خود فروخته و علیه مصالح کشورشون هستن ولی به نظر میاد آمار و اخبار حکایت از اصل های دیگه ای داره 🙁
استفاده بسیار بردم از مباحث دکتر،تحلیلهای به جاوکامل ایشان،تنها امیدوارم که این مباحث در بدنه جامعه جاری شود…
درود بر استاد عزیزم
همیشه دقیق صحبت می کنند. به آمار و ارقام و مصادیق در تحلیل خود اشاره دارند.
در یک کلام استاد به معنای واقعی هستند.
مقاله بسیار آموزنده ای است. لطفا در صورت امکان
دستورالعمل های اجرایی تحقق برنامه توسعه ایران را
جهت تنویر افکار عمومی منتشر نمایید.
با سلام بیانات شما تحلیل موضوع و بررسی آفتها و مشکلات از منظر سیاسی و اجتماعی است و ارائه پیشنهادات کلی و فرمولهای اساسی، اما روش های عملکردی و دست یافتنی با قابلیت اجرایی چیست؟و اصلا شیوه نامه اجرایی آن برای هر کدام از سازه های اجتماعی چگونه تدوین و اجرایی خواهد شد؟اگر چه کلام و قلم شما هشدار دهنده و آگاهی بخش است و همین به اندازه کافی ارزشمند و تأثیر گذار خواهد بود اما به نظر نمی رسد سرنخ حل مشکلات را نشان دهد. سوال این است که جامعه ای با اوصافی که شما می گویید چقدر و در چه بازه زمانی و با کدام برنامه اجتماعی و فرهنگی قابل اجرا به وادی ایمن خواهد رسید؟ و البته مهندس و برنامه نویس این طرح ملی چه فرد یا افرادی خواهند بود؟ و آیا اصلا کدام تواناییهای بالقوه و مهارتهای قابل این جامعه به او در وصول به اهداف مذکور کمک خواهد کرد؟ به هر حال گفتار شما به عنوان یک متخصص و اندیشمند سیاست و جامعه سودمند است و روشنگری دارد و به سهم خود سپاسگزارم.
سلام از شما متشکریم که به چنین مباحثی کلیدی مرتبط بامشکلات کشور میبردازید
وقتی کشوری برابرامارهای دولت در۳۴ سال گذشته هم حجم دولت ونظام افزایش یافته وهم سهم هزینه های جاری ازدرامدهای نفتی این سرمایه اینده کشور به بیش از ۸۰درصد رسیده به زبان ساده وقتی حکومتی در دنیای امروز برای گذران وادامه حیات خودش نه به کار وتلاش ملتش نیازی دارد ونه به کار فعالیت بخش خصوصی ,ایامنطقا میتوان به ان امید اندیشیدن به مشکلات کشور داشت.ایابراساس منطق حکومتی چنین کشورهای ایاکار فعالیت بخش خصوصی به صلاح صاحبان قدرت میتواندباشد.چراکه اقتصاد مبتنی برکار فعالیت مردم اقتضاعات خودش را داردوصاحبین حکومت به سادگی به چنین اقتضاعاتی تن نخواهند داددرچنین شرایطی کسی نمیتواند بودجه حاصل کسب مالیات رادر یک حکومت بی حساب صرفه مصارفی کند که در اینده ان توجیه اقتصادی ان محتمل نیست ,در چنین شرایطی کار گذارن منتخب میشوندکه بتوانند بیشتر کارامدی را بهمراه داشته باشندوشاخص بیان وسخنرانی خوب در انتخاب یک کارگذار حکومتی جای خود رابعمل وکارامدی وبهره وری خواهد داد بعنوان مثال موضوعات الویت گذاری شده در مجلس کشور را بعنوان قوه ای باالویت گذاری درتدوین وتصویب قوانین باتهیه خوراک نرم افزاری برای کشور در حال توسعه چه نقش مهمی رامیتواند داشته باشدرانگاه کنید گاهی در تصویب الویت گداری لوایح وطرحها حتی سهم جمعیتی یاتاثیر گذاری در اقتصادکشوردرموضوع مطروحه لحاظ نمیشود,نطقها وموضوعات همواره منفعل وخارج از مشکلات مردم روزمره بوده البته اینرویکردواین انتقاد تنها به این مجلس وارد نبوده ویا تنها مجلس دچار این رویکرد نیست ,تامنابع خدادی سهلل الوصول در اختیار حکومتها باشدبرای زمامداری نه نیازی به مردم وبخش خصوصی و نه نیازی به مدیران کارامدبعنوان موتورمحرک بیشرفت کشورها دراقتصاد دارند ودرچنین شرایطی مملکت گردانی کار چندان مشکلی نخواهد بود احساس نیازی به موارد با ارزش مطروحه جنابعالی داشته باشد این کلام هرگز به این معنا نیست شما را از طرح چنین مطالبی ناامید کنم استنباط شخصی بنده درخصوص موارد طرح شده بود .با ارزوی سربلندی برای ایران عزیز
لذت بردم ، امیداست دولتمردان از نظرات ارزشمنداستاد بهره برده ودستمایه خدمت به مردم شریفمان نمایند.
یه دونه ای استاد
متن جالب و قابل تاملی است…
با اجازه در پاسخ به سوال (علت ناکارآمدی ایران در کدام عنصر و عامل قابل جستجوست؟ )که مطرح کردید من چند مورد دیگر هم اضافه میکنم چون از خود شما آموخته ام که نسبی سخن بگویم
۱٫ مشکلات فرهنگی ریشه دار
۲٫ میراث چندین قرن حکومتهای پاتریمونیال به شیوه های مختلف
۳٫ اگوتیسم گرایی در بین برخی از ایرانیان
و…
افتخار میکنم که ایشان زمانی(سال ۶۷)استاد من بوده اند
استاد گرامی بسیار از نظرات شما استفاده کردم.بسیار شایسته خواهد بود نخبه گان سیاسی چون جنابعالی از فرصت وفضای ایجاد شده دردولت تدبیر و امید استفاده کرده ونظرات خود را به دولت منتقل کنید تا کشور را از این روزگار سخت خارج کنید.امروز روزی است که ارام نشستن گناه است.برای اعتلای میهن خود دست بکار شوید.سپاس
استادگرانقدر
ازنظرات جنابعای واقعا فیضی بردم امیدوارم بازهم بتوانم ازنظرات گوهرباراستفاده کنیم
سلام استاد.خسته نباشید.خیلی مفید بود امیدوارم چنین شود… افزایش ارتباطات بین المللی.
مطالعه کردم تامل کردم و استفاده کردم. خداوند دکتر سریع القلم را برای کشور حفظ کنند.
با تشکر فراوان
حقیقتا مقالات و سخنرانیهای استاد به انسان دید میدهد وا از سردرگمی خارج میکند.
لذت بردم و به فکر فرو رفتم.
سپاس از استاد که وقت گذاشته و این مطالب را تدوین و منتشر می کنند.